دولت اسرائیل، بشار اسد رئیس جمهور سوریه را تهدید به قتل می کند
برگردان و تفسیر: ا. م. شیری برگردان و تفسیر: ا. م. شیری

http://www.warandpeace.ru/ru/news/view/59449/

 

دولت اسرائیل تهدید کرد رئیس جمهور سوریه،  بشار اسد را در صورتیکه برای برافروختن آتش جنگ بین کشورهای خاورمیانه تلاش کند، خواهد کشت. با توجه به اینکه این دو کشور دارای روابط دیپلوماتیک نمی باشند، نامه تهدیدآمیز نخست وزیر از طریق واسطه های ترکیه تقدیم گردید.

بنوشته اورشلیم پست (The Jerusalem Post) اطلاعات جاسوسی ارتش دایر بر تحرکات شدید ارتش سوریه در نواحی مرزی، از جمله نقل و انتقال موشکهای «زمین به زمین» ارتش سوریه به مناطق مرزی با اسرائیل، دلیل این موضعگیری خشن دولت اسرائیل بوده است.

ارتش دفاعی اسرائیل «تزاهال»، واحدهای نظامی مستقر در شمال کشور را به حالت آماده باش جنگی درآورده و نظامیان از تحریکات ارتش سوریه، بخصوص از ربودن اتباع اسرائیل اظهار نگرانی می کنند.

اورشلیم می گوید، که سوریه برای منحرف ساختن اذهان جامعه جهانی از مسائل داخلی خود، می تواند به جنگ روی آورد. در یکسری از شهرهای سوریه برخورد روزمره یگانهای ارتش با معترضان غیرنظامی در انتظار تغییر، جریان دارد. در اثر این کارزار روزانه دهها نفر کشته می شوند.

لازم به یادآوری است که در آغاز ماه ژوئن سال ٢٠١١ تلویزیون سوریه گزارش داد که در نتیجه تیراندازی از سوی اسرائیل در مرز دو کشور، ٢٠ نفر کشته و ٣٢۵ نفر مجروح گردیدند. دمشق اعلام کرد که تظاهرات اعتراضی بمناسبت سالگرد جنگ شش روزه سال ١٩٦٧ در مناطق مرزی برگزار می شد.

معترضان مرکب از اتباع سوری و فلسطینی، با عبور از پست دیده بانی ارتش سوریه و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد، به سربازان اسرائیلی نزدیک شده و آنها را سنگ باران کردند. در پاسخ، نظامیان اسرائیل معترضان را به گلوله بستند.

 

تفسیر مترجم:

از میان وحوش، جانوران درنده ای مثل شیر، پلنگ، ببر و برخی دیگر علیرغم شهرت خود به درندگی، از نظر انسانها سمبل قدرت، نجابت، جسارت، شهامت و دیگر صفات پسندیده شمرده می شوند و حتی مبارزان و قهرمانان را به آنها تشبیه می کنند ولی برخی دیگر از جانوران درنده، از جمله گرگها، از این قاعده مستثنی هستند. می دانید چرا؟

برای اینکه گرگها، بنا به اقتضای خصلت و غریزه طبیعی خود، با دیگر درندگان تفاوت دارند. به این ترتیب که: مثلا اگر شیر، فقط هنگام احساس گرسنگی به طعمه خود حمله می برد و تا زمانی که هنوز سیر است، حتی در کنار آهوان زیبا، کاری به کار آنها ندارد. اما گرگها برعکس، وقت و ناوقت به گله ها حمله می برند و در وهله اول، پیش از اینکه بفکر شکار طعمه و سیر کردن شکم باشند، سعی می کنند طعمه های هر چه بیشتری را بخصوص در هوای طوفانی و اگر هار هم باشند، از هم بدرانند و بکشند. شاید بدین امید که طعمه های از هم دریده و کشته شده بهر حال سهم آنها خواهند بود.

اشاره به خصلت و خصوصیات گرگها از آن جهت به خاطرم آمد که این موضوع می تواند ما را در شناخت خصوصیات و توضیح عملکردهای امپریالیسم جهانی که چندان هم بی شباهت به گرگها نیست، یاری رساند.

امپریالیسم جهانی دیریست که درشرایط تعمیق و گسترش روزافزون بحرانهای سیاسی- نظامی، مالی- اقتصادی، ایدئولوژیک- فرهنگی نظام غیرانسانی سرمایه داری (در هوای بارانی و طوفانی)، درست مثل گرگی که بیماری هاری آن (خصلت فاشیستی آن) عود کرده باشد، در دهها جنگ مرعی و نامرعی، نهان و آشکار که از شرق آسیا تا خاورمیانه و آفریقا، از آمریکای لاتین و جنوبی تا قفقاز شمالی و اروپا براه انداخته، درگیر است و بدون اینکه حتی یکی از آنها را به پایان برساند، باز هم در پی زمینه سازی برای شروع جنگ بیشتر (دریدن طعمه بیشتر) می باشد. البته بدین امید که کشورهای ویران شده و آشوب زده در جنگ، بهر حال پایگاهی برای تأمین منافع غارتگرانه آنها خواهند بود.

امپریالیسم هار، با کمک رسانه های عظیم دروغپراکنی، هر بار گفتمان جعلی تازه ای را بمنظور آماده سازی زمینه جنگها تبلیغ می کند و رواج می دهد. به همین سبب، شناخت متدها و راهکارهای امپریالیسم برای مقابله با جنگ افروزیها آن، یک امر لازم و یم وظیفه مهم بشمار می رود.

نه تنها بشریت آگاه جهان، حتی سرسپرده ترین و ارتجاعی ترین عناصر و عوامل امپریالیسم جهانی نیز به هیچ رو نمی توانند اتهامات امپریالیسم پیرامون عدم رعایت «حقوق بشر»، «دمکراسی» در کشورهای «نامطلوب»، اخبار و اطلاعات جعلی پیرامون حوادث مرموز ١١ سپتامبر سال ٢٠٠١ واشینگتن و نیویورک، دروغپراکنی پیرامون خطر سلاحهای کشتار جمعی عراق و گسترش «تروریسم» را که بر اساس آنها از جمله کشورهای یوگسلاوی، افغانستان، عراق و بسیاری دیگر ویران و بخون مردم خویش غرقه شدند، کتمان و یا انکار نمایند.

اگر تا دو دهه پیش، جنگهای توسعه طلبانه (جنگهای هندوچین، کره، ویتنام، کامبوج و بسیاری دیگر) و انجام کودتاهای خونین ضدملی (از جمله، کودتاهای ایران، اندونزی، شیلی و موارد متعدد یگر) مهمترین رویکرد امپریالیسم برای ممانعت از رشد و ترقی آزادانه کشورهای مختلف و تجاوز شریرانه به حریم حق تعیین سرنوشت خلقها محسوب می شد، طی بیست سال اخیر، با کمی تغییر در فرم و شکل رویکردها، راه اندازی «انقلابات رنگی»، تشکیل گروههای مسلح تروریستی زیر پوشش «حقوق بشر» و «دمکراسی خواهی» را در صدر برنامه های جنگ افروزانه خود قرار داده است.

تولید خوراک تبلیغاتی بشدت تأثیرگذار مهمترین وظیفه در «انقلابهای رنگی» بود که معمولا برای تهیه آن، «گروه های نوجوان و جوان، بخصوص دختران سفیدپوش را در پیشاپیش تظاهرات حرکت می دادند و بمحض نزدیک شدن به دسته های پلیس، گروههای لومپن و آشوبگر متشکل در انجمن یا سازمانهای «حقوق بشری» و «دموکراسی خواهی»، مایعات سرخرنگ همراه خود را که از قبل با هدف مشخصی تهیه می شد، به روی تظاهرکنندگان می پاشیدند» (بر گرفته از مقاله تحقیقی «انقلاب سبز در مولداوی»، نوشته همین قلم). و درست در چنین وضعیتی، واکنش بخصوص دختران هنگام مشاهده خون ( همان مایع سرخرنگ یا احتمالا خون حیوانات) در روی لباس شان را می توان تصور کرد. صحنه های بعدی این واکنشها، دقیقاًَ همان خوراک لازم برای رسانه های دروغپراکنی بودند.

اما زمانی که نیروهای آگاه بشری پته این تاکتیک کثیف امپریالیسم نظامی- تروریستی- رسانه ای را روی آب انداختند، دشمن به تاکتیکهای تازه تری روی آورد. بدین معنی که: در جریان اعتراضات توده ای برعلیه رژیمهای حاکم، با هدف دخالت گستاخانه تر در امور کشور هدف، شیوه ترور معترضان و قتلهای جنجالی از سوی تروریستهای دست پرورده خود را برای بدنام تر ساختن رژیمهای بدنام برگزید. در این باره، ترور ندا آقاسلطان در یک خیابان فرعی تهران و دور از تجمعات اعتراضی به نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در سال ١٣٨٨ را می توان بعنوان یک نمونه عریان نشان داد. برای اثبات این مدعا، کافیست راهکار پیشنهادی بنیاد بروکینگس مندرج در بخش «یافتن واسطه و پناهگاه» در مقاله تحلیلی «کدام راه بسوی ایران؟» (ترجمه همین قلم) را که تصریح می کند: «متدهای مختلف مخفی کردن گروههای تروریستی تحت حمایت مالی آمریکا در کشورهای زیر اشغال ارتش آمریکا را و همچنین، اعزام آنها به ایران و خارج کردن آنها پس از عملیات از ایران را تشریح می کند»، با مسئله ورود همزمان شخصی بنام آرش حجازی با شروع اعتراضات به ایران و خروج وی روز بعد از قتل ندا از ایران که ظاهرا بمحض تیر خوردن ندا به کمک وی رفت و همچنین، مصاحبه همان روز او با تلویزیون بی بی سی را، کنار هم بگذاریم.

پس از افشاء و رسوایی این راهکارهای اغواگرانه، امپریالیسم جهانی متد راه اندازی شورشهای مسلحانه را ابتدا در لیبی و سپس در سوریه، به راهکار اصلی برای دخالت و تجاوز به کشورهای مختلف تبدیل کرد. رسوایی مفتضحانه این راهکار خبیث امپریالیسم جهانی نیز در اثر هشیاری و فعالیتهای روشنگرانه شخصیتها و نیروهای مترقی جامعه بشری خیلی زود مسیر گردید.

پس از آشکار شدن قتل و کشتار نیروهای امنیتی، پلیس، نظامی و همچنین معترضان سوری در تظاهرات مسالمت آمیز بدست گروههای مسلح تروریستی و تک تیراندازان، اتاقهای فکر امپریالیسم در جستجوی راه های تازه تر برای بر هم زدن اوضاع سوریه و تهاجم به این کشور، ابتدا سعی کردند از دولت ترکیه، این متحد سنتی- تاریخی ارتجاعی ترین جناح سرمایه داری جهانی، بعنوان محلل کمک بگیرند. ناگفته پیداست که ترکیه هم در جنگ جهانی اول و هم در جنگ جهانی دوم در کنار آلمان نازی برعلیه بشریت وارد جنگ شد و این اتحاد و همکاری، هنوز هم در ابعاد وسیع و به اشکال مختلفی ادامه دارد.

برای روشن ساختن این واقعیت، که آتش اغتشاشات و شورشهای مسلحانه در سوریه بواسطه گروههای تروریستی اعزامی از خارج گیرانده شد، فقط اشاره به این نکته کفایت می کند که ناآرامیهای سوریه بر خلاف دیگر کشورها که معمولا از پایتخت شروع می شود، از شهرهای مرزی همجوار این کشور با اردن، اسرائیل، ترکیه و لبنان، بخصوص از جانب منطقه کردستان عراق که ببرکت حکومت عروسکی «اقلیم کردستان» به تیول مفلوک و جولانگاه رژیم تروریستی اسرائیلی تبدیل شده و صهیونیستها بیش از چهل مرکز آموزش خرابکاری- تروریستی و جاسوسی در آن دایر کرده اند، بالا گرفت.

بدنبال شکست همه تلاشهای امپریالیسم برای اخذ مجوز تهاجم به سوریه از شورای باصطلاح امنیت سازمان ملل متحد (اسب تروای امپریالیسم) و همچنین ناکامی تمام اقدامات مزورانه دولت مزدور ترکیه (از برگزاری اجلاس «آنتالیا» برای اوپوزیسیون سرسپرده سوریه گرفته تا دعوت از آنجلینا جولی هنرپیشه هالیوود، یعنی نماینده مرکز ترویج کشتار، ویرانی، خشونت و فحشاء به اردوگاه فراریان سوری در ترکیه و همچنین تهدید این کشور به مداخله نظامی) در اثر فعالیت اوپوریسیون ترقیخواه رژیم سوریه، بویژه حزب کمونیست این کشور، اینک نوبت به دولت نژادپرست اسرائیل رسیده است که با جوّسازی و پخش اخبار و اطلاعات جعلی، منطقه را در آتش جنگ بسوزاند.

آنچه به مسئله تهدید به ترور و قتل بشار اسد از سوی رژیم آپارتاید اسرائیل بر می گردد، موضوع بدیع و جدیدی نیست. این موضوع اساساًَ از ماهیت تروریستی آن سرچشمه می گیرد که با تشکیل گروههای تروریستی صهیونیستی هاگانا و بسیاری دیگر در اراضی فلسطین بدنبال صدور بیانیه موسوم به «بیانیه بالفور» در سال ١٩١٧ تا کنون، بطور روزمره مرتکب ترور و کشتار و قتل عام می شود. این رژیم تروریستی، همان رژیمی است که جواب سنگپراکنی جوانان معترض به اشغال میهن شان را با باران گلوله و بمبارانهای جنون آمیز پاسخ می گوید.

در باره اسرائیل البته، من همواره بر این نظر حقوقی تأکید کرده ام و در اینجا نیز بطور صریح و روشن تکرار می کنم:مطابق موازین و مقررات پذیرفته شده بین المللی، تنها سرزمینی بعنوان یک کشور(صرفنظر از درجه استقلال یا وابستگی آن)برسمیت شناخته می شود که دارای مرزهای شناخته شده و علامتگذاری شده بین المللی باشد. با عطف توجه به این واقعیت که اسرائیل فاقد این مشخصه پایه ای می باشد، آن را می توان فقط بعنوان بزرگترین پایگاه نظامی- تروریستی امپریالیسم جهانی در جهان و همچنین، مقر فرماندهی صهیونیسم بین المللی و بهایت بمثابه مکمل آن برسمیت شناخت که با فریب و تطمیع، چند میلیون نفر یهودی متعصب و حتی بندرت مؤمن را از کشورهای مختلف جهان در آنجا جمع آوری کرده و در زندان مطامع پلید خود به اسارت گرفته است.

با وجود همه اینها، این یک امر قطعی است که نیروها و شخصیتهای صلحجو و آزادیخواه جهان این تهدید به قتل «دولت اسرائیل» را نیز بمثابه آخرین تلاشهای خبیثانه ارتجاع امپریالیستی برای جنگ افروزی تازه در منطقه، با قاطعیت افشاء و رسوا خواهند کرد.


July 3rd, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی